◄◄◊ تلنگر◊►►
◄◄◊تقدیم به کسی که شش گوشه قلبش شکست►►◊


موضوعات مرتبط: <-CategoryName->
برچسب‌ها: <-TagName->
[ دو شنبه 2 ارديبهشت 1392برچسب:, ] [ 10:33 ] [ عارفانه ] [ ]

 

 

 

 

کلاس درس دانش آموزان فلسطینی، پس از حملات رژیم صهیونیستی به نوار غزه

غیبت این دانش آموزان موجه است .
 
 ولی حاضرهستن و از خیلی ها جلوتر !!!!

موضوعات مرتبط: <-CategoryName->
برچسب‌ها: <-TagName->
[ دو شنبه 2 ارديبهشت 1392برچسب:, ] [ 10:27 ] [ عارفانه ] [ ]

آیا می دانید که اگر شما در حال حمل قرآن باشید؛شیطان دچار درد شدید در سر میشود

وباز کردن قرآن ، شیطان را تجزیه می کند....

و با خواندن قرآن،به حالت غش فرو میرود.....

و خواندن قرآن باعث در اغما رفتنش میشود.....

و آیا شما می دانید که هنگامی که می خواهید دوباره به این پیام را به دیگران ارسال کنید،شیطان سعی خواهد کرد تا شما را منصرف کند....

فریب شیطان را نخور


موضوعات مرتبط: <-CategoryName->
برچسب‌ها: <-TagName->
[ دو شنبه 2 ارديبهشت 1392برچسب:, ] [ 10:25 ] [ عارفانه ] [ ]

از حضرت زین العابدین علیه السلام روایت شده است که می فرمایند "پدرم در روز عاشورا مرا به سینه خویش چسبانید و فرمود: ای فرزند! دعایی را که فاطمه سلام الله علیها آن را به من آموخت فراگیر تا در حوائج، مهمّات، اندوه و حوادث تلخی که بر تو وارد می شود و پیش آمدهای عظیمی که رخ می دهد آن را بخوانی."

متن دعایی که حضرت سیدالشهدا در روز عاشورا به فرزند خود امام سجاد(ع) آموخت به شرح زیر است:

از حضرت زین العابدین علیه السلام روایت شده که می فرمایند: "پدرم در روز عاشورا مرا به سینه خویش چسبانید و در حالی که از زخم هایشان خون، فوران می کرد، فرمود: ای فرزند! دعایی را که فاطمه علیها السلام آن را به من آموخت فراگیر، او از رسول الله صلی الله علیه و آله و آن حضرت نیز از جبرییل آن را فرا گرفته بود تا در حوائج، مهمّات، اندوه و حوادث تلخی که بر او وارد می شود و پیش آمدهای عظیمی که رخ می دهد آنرا بخواند."

سپس فرمود: بخوان:

بِحَقِّ یس وَ الْقُرآنِ الْکَرِیمِ وَ بِحَقِّ طه وَ الْقُرآنِ الْعَظِیمِ یا مَنْ یَقْدِرُ عَلَی حَوائِجِ السّائِلِینَ یا مَنْ یَعْلَمُ ما فِی الضَّمِیرَ یا مُنَفِّسَ

عَنِ الُمَکُرُوبِینَ یا مُفَرِّجَ عَنِ الْمَغْمُوْمِینَ یا راحِمَ الشَّیْخِ الْکَبیرِ یا رازِقَ الطِّفْلِ الصَّغِیرِ، یا مَنْ لا یَحْتاجُ اِلَی التَّفْسِیرِ صَلِّ عَلَی

مُحَمَّدٍ وَ آلِ مُحَمَّدٍ وَ افْعَلْ بِی کَذا وَ کَذا به جای«و افعل بی کذا و کذا» حاجات خود را ذکر کنی. (دعوات، قطب الدین

راوندی، ص۵۴)

 


موضوعات مرتبط: <-CategoryName->
برچسب‌ها: <-TagName->
[ یک شنبه 1 ارديبهشت 1392برچسب:, ] [ 12:2 ] [ عارفانه ] [ ]

 

امام سجاد عليه‏السلام :

وَ الذُّنُوبُ الّتى تُنزِلُ النِّقَمَ عِصيانُ العارِفِ بِالبَغىِ وَ التَطاوُلُ عَلَى النّاسِ وَ الاِستِهزاءُ بِهِم وَ السُّخريَّةُ مِنهُم ؛

 

گناهانى كه باعث نزول عذاب مى‏شوند، عبارت‏اند از: ستم كردن شخص از روى آگاهى، تجاوز به حقوق مردم، و دست انداختن و مسخره كردن آنان.

معانى الاخبار ،ص270

امام باقر عليه السلام :

إِنَّ اللّه  عَزَّوَجَلَّ يُحِبُّ المُداعِبَ فِى الجَماعَةِ بِلا رَفَثٍ؛
خداوند عزوجل دوست دارد كسى را كه در ميان جمع شوخى كند به شرط آن كه ناسزا نگويد.

 

 امام على عليه السلام :

رُبَّ هَزلٍ عاد َجِدّا؛
چه بسا شوخى اى كه جدّى مى شود.

 

امام صادق عليه السلام :

إِذا أَحبَبتَ رَجُلاً فَلا تُمازِحهُ وَلاتُمارِهِ؛
هر گاه كسى را دوست داشتى، با او نه شوخى كن نه مجادله.

 

امام على عليه السلام :

 

 

كَثرَةُ المِزاحِ تُذهِبُ البَهاءَ وَ توجِبُ الشَّحناءَ؛

شوخى زياد، ارج و احترام را مى برد و موجب دشمنى مى شود.

غرر الحكم، ح 7126

حدیث (14) امام حسن عسکری علیه السلام:

لا تُمار فَیذهَبَ بَهاوُک وَ لا تمازح فَیجتَرَاُ عَلَیک؛
جدال مکن که ارزشت می رود و شوخی مکن که بر تو دلیر شوند

تحف العقول، ص 486

حدیث (15) امام موسی کاظم علیه السلام:

اِیاک وَ المِزاحَ فَاِنَّهُ یذهَبُ بِنُورِ ایمانِک؛
از شوخی (بی مورد) بپرهیز، زیرا که شوخی نور ایمان تو را می برد.

بحارالانوار، ج78، ص321


موضوعات مرتبط: <-CategoryName->
برچسب‌ها: <-TagName->
[ یک شنبه 1 ارديبهشت 1392برچسب:, ] [ 11:19 ] [ عارفانه ] [ ]

پیرمرد از دختر پرسید:
- غمگینی؟
- نه.
- مطمئنی؟
 - نه.
 - چرا گریه می کنی؟
 - دوستام منو دوست ندارن.
 - چرا؟
- چون قشنگ نیستم
- قبلا اینو به تو گفتن؟
 - نه.
 - ولی تو قشنگ ترین دختری هستی که من تا حالا دیدم.
 - راست می گی؟
- از ته قلبم آره

دخترک بلند شد پیرمرد رو بوسید و به طرف دوستاش دوید، شاد شاد.

چند دقیقه بعد پیرمرد اشک هاشو پاک کرد، کیفش رو باز کرد، عصای سفیدش رو بیرون آورد و رفت...

به راحتی میشه دل دیگران رو شاد کرد حتی با یک حرف ساده.


موضوعات مرتبط: <-CategoryName->
برچسب‌ها: <-TagName->
[ جمعه 30 فروردين 1392برچسب:, ] [ 22:44 ] [ عارفانه ] [ ]

از خدا پرسیدم:

 خدایا چطور می توان بهتر زندگی کرد؟

 خدا جواب داد :

 گذشته ات را بدون هیچ تاسفی بپذیر،

 با اعتماد زمان حالت را بگذران

 و

 بدون ترس برای آینده آماده شو .

 ایمان را نگهدار و ترس را به گوشه ای انداز .

 شک هایت را باور نکن وهیچگاه به باورهایت شک نکن .

 زندگی شگفت انگیز است

 فقط

 اگربدانید که چطور زندگی کنید

 مهم این نیست که قشنگ باشی ،

 قشنگ این است که مهم باشی!

 حتی برای یک نفر

 مهم نیست شیر باشی یا آهو

 مهم این است با تمام توان شروع به دویدن کنی

 كوچك باش و عاشق...

 كه

 عشق می داند آئین بزرگ كردنت را

 بگذارعشق خاصیت تو باشد

 نه

 رابطه خاص تو باکسی

  موفقیت پیش رفتن است

 نه

 به نقطه ی پایان رسیدن

 فرقى نمی كند گودال آب كوچكی باشی یا دریای بیكران...

 زلال كه باشی، آسمان در توست

می دانم هر از گاهی دلت تنگ می شود

همان دل های بزرگی که جای من در آن است،

آن قدر تنگ می شود که حتی یادت می رود من آنجایم.


دلتنگی هایت را از خودت بپرس و نگران هیچ چیز نباش!

هنوز من هستم.

هنوز خدایت همان خداست!

هنوز روحت از جنس من است!

اما من نمی خواهم تو همان باشی!

تو باید در هر زمان بهترین باشی.

نگران شکستن دلت نباش!

می دانی؟ شیشه برای این شیشه است چون قرار است بشکند.

و جنسش عوض نمی شود ...

و می دانی که من شکست ناپذیر هستم ...

و تو مرا داری ...برای همیشه!

چون هر وقت گریه می کنی دستان مهربانم چشمانت را می نوازد ...

چون هر گاه تنها شدی، تازه مرا یافته ای ...

چون هرگاه بغضت نگذاشت صدای لرزان و استوارت را بشنوم،

صدای خرد شدن دیوار بین خودم و تو را شنیده ام.

درست است مرا فراموش کردی، اما من حتی سر انگشتانت را از یاد نبردم!

دلم نمی خواهد غمت را ببینم ...

می خواهم شاد باشی ...

این را من می خواهم ...

تو هم می توانی این را بخواهی. خشنودی مرا.

من گفتم : وجعلنا نومکم سباتا (ما خواب را مایه آرامش شما قرار دادیم)

و من هر شب که می خوابی روحت را نگاه می دارم تا تازه شود ...

نگران نباش! دستان مهربانم قلبت را می فشارد.

شب ها که خوابت نمی برد فکر می کنی تنهایی ؟

اما، نه من هم دل به دلت بیدارم.

فقط کافیست خوب گوش بسپاری.

و بشنوی ندایی که تو را فرا می خواند به زیستن.....

 


موضوعات مرتبط: <-CategoryName->
برچسب‌ها: <-TagName->
[ جمعه 30 فروردين 1392برچسب:, ] [ 22:36 ] [ عارفانه ] [ ]

برایم نوشته بود :
گاهی اوقات دستهایم به آرزوهایم نمی رسند شاید چون آرزوهایم بلندند . . .
ولی درخت سرسبز و شاداب صبرم می گوید :
امیدی هست چون خدایی هست . . .
آری و چه زیبا نوشته بود !
همواره با خود تکرار میکنم امیدی هست ؛ چون خدایی هست . . .
ﭼﻪ ﺯﻳﺒﺎ ﺧﺎﻟﻘﻲ ﺩاﺭﻡ
ﭼﻪ ﺑﺨﺸﻨﺪﻩ ﺧﺪاﻱ ﻋﺎﺷﻘی ﺩاﺭﻡ
ﻛﻪ ﻣﻴﺨﻮاﻧﺪ ﻣﺮا ، ﺑﺎ ﺁﻧﻜﻪ ﻣﻴﺪاﻧﺪ ﮔﻨﻪ ﻛﺎﺭﻡ . .

   من خدائی دارم که در این نزدیکیست
                        نه در آن بالاها
                                مهربان ، خوب و قشنگ
                                          چهره اش نورانیست
                           یاد او ذکر من است در غم و شادی
                                   چون به غم می نگرم
                                             رقص کنان می خندم
                                                      که خدا یاد من است
                                                   او خدائیست که همواره مرا می خواند ...

 


موضوعات مرتبط: <-CategoryName->
برچسب‌ها: <-TagName->
[ جمعه 30 فروردين 1392برچسب:, ] [ 22:29 ] [ عارفانه ] [ ]

رسول اكرم صلى الله عليه و آله :

اَلتَّوبَةُ حَسَنٌ وَ لكِن فِى الشَّبابِ اَحسَنُ ؛

توبه زيباست، ولى از جوان زيباتر .

 

رسول اكرم صلى الله عليه و آله :

اَمّا عَلامَةُ التّائِبِ فَاَربَعَةٌ: اَلنَّصيحَةُ لِلّهِ فى عَمَلِهِ وَ تَركُ الباطِلِ وَ لُزومُ الحَقِّ وَ الحِرصُ عَلَى الخَيرِ ؛

نشانه توبه كننده چهار است: عمل خالصانه براى خدا، رها كردن باطل، پايبندى به حق و حريص بودن بر كار خير.

(تحف العقول، ص 20)

 

 

رسول اكرم صلى الله عليه و آله :

مَن لايَرحَم لايُرحَم وَمَن لايَغفِر لايُغفَر لَهُ وَمَن لايَتُب لايَتوبُ اللّه‏ُ عَلَيهِ؛

هر كس رحم نكند به او رحم نشود، هر كس نبخشد بخشيده نشود و هر كس پوزش را نپذيرد، خداوند پوزش و توبه او را نخواهد پذيرفت.

(غررالحكم، ج2، ص438، ح3201)

 

امام على عليه‏السلام :

اَلْمُؤْمِنُ مُنيبٌ مُستَغْفِرٌ تَوَّابٌ، اَلْمُنافِقُ مَكُورٌ مُضِرٌّ مُرتابٌ؛

مؤمن بازگشت كننده به خدا، آمرزش خواه و توبه كننده است و منافق نيرنگباز، زيانبار و شكّاك.

 

پیامبر اکرم (ص) :

أللهُ أفرَحُ بِتَوبَةِ العَبدِ مِنَ العَقیمِ الوالِدِ وَ مِنَ الضّالِّ الواجِدِ.

خداوند از توبه بنده اش بیش از عقیمی که صاحب فرزند شود و گم کرده ای که گمشده اش را پیدا می کند خوشحال می شود

 

 


موضوعات مرتبط: <-CategoryName->
برچسب‌ها: <-TagName->
[ جمعه 30 فروردين 1392برچسب:, ] [ 22:23 ] [ عارفانه ] [ ]

نابودى جوانانتان را آرزو نكنيد ، گرچه بدى‏هاى بسيار در آنان باشد، زيرا آنان با آن بدى‏ها چند دسته‏اند : يا توبه مى‏كنند و خداوند هم توبه آنان را مى‏پذيرد و يا اين‏كه آفت‏ها ، آنان را از پاى درمى آورد و يا با دشمنى مى‏جنگند، يا آتش‏سوزى را، خاموش مى‏نمايند و يا سيلى را سد مى‏كنند.


موضوعات مرتبط: <-CategoryName->
برچسب‌ها: <-TagName->
[ جمعه 30 فروردين 1392برچسب:, ] [ 22:17 ] [ عارفانه ] [ ]

پنجشنبه هس!

خیلی ها خوشحالش میکنن.

بیا اگه خوشحالشون نکردیم...حداقل ناراحتشون نکنیم.

ما بدا هم دل داریم


موضوعات مرتبط: <-CategoryName->
برچسب‌ها: <-TagName->
[ پنج شنبه 29 فروردين 1392برچسب:, ] [ 22:28 ] [ عارفانه ] [ ]

حدیث (1) امام علی(ع) فرمودند:

کَم مِن شَهوَةِ ساعَةٍ اَورَثَت حُزناً طَویلاً؛

چه بسیار خواهش های نفسانی لحظه ای، که اندوه طولانی و درازی را در پی دارد.
 

(جهادالنفس،ح93)
*********************************************

حدیث(2) امام صادق عليه‏السلام :

اِیّاکُم وَ النَّظرَة فَانَّها تَزرَع فی القَلبِ الشَهوَة وَ کَفى بِها لِصاحِبِها فِتنَة؛
از نگاه [ناپاک] بپرهیزید که چنین نگاهى تخم شهوت را در دل مى‌کارد و ‏همین براى فتنه‌ى صاحب آن دل بس است.

(تحف ‏العقول، ص 305)
*********************************************

حدیث(3) امام باقر عليه‏السلام :

جَاهِد هَوَاکَ کَمَا تُجَاهِدُ عَدُوَّک؛
با هوای نفسانی خود مبارزه کن همانگونه که با دشمنت مبارزه می کنی.
 


موضوعات مرتبط: <-CategoryName->
برچسب‌ها: <-TagName->
[ پنج شنبه 29 فروردين 1392برچسب:, ] [ 20:49 ] [ عارفانه ] [ ]

عن امام العارفین امیرالمؤمنبن علی (ع) :

العِلمُ نَهرٌ وَالحِکمَةُ بَحرٌ وَالعُلَماء حَول نَهر یَطُوفُون وَالحُکَماءُ وَسَط البَحر یغُوصون وَالعارِفُونَ فی سُفُن النَّجاة یَسیرُون؛
علم رودی است و حکمت دریایی و عالمان اطراف رود می گردند و حکماء در میان دریا به غوّاصی مشغولند و عارفان در کشتی های نجات به سیر می پردازند.
 


موضوعات مرتبط: <-CategoryName->
برچسب‌ها: <-TagName->
[ پنج شنبه 29 فروردين 1392برچسب:, ] [ 20:46 ] [ عارفانه ] [ ]

از این دو جمله چه نتیجه ای می گیرید : 1- پیا مبر اکرم فرمودند: فاطمه پاره تن من است، هر کس او را بیازارد مرا آزرده است وهر که مرا بیازارد خدا را آزرده است.

 


موضوعات مرتبط: <-CategoryName->
برچسب‌ها: <-TagName->
[ پنج شنبه 29 فروردين 1392برچسب:, ] [ 20:33 ] [ عارفانه ] [ ]

روش استخاره با قرآن و تسبیح چگونه است؟ چه زمانی برای استخاره گرفتن بهتر است؟استخاره به تسبیح و قرآن صحیح است و هر کس خودش می تواند استخاره کند.

 

استخاره با تسبیح:


(روش اول)

استخاره با تسبیح که آقا امام زمان عج به مرحوم آیت الله مرعشی تعلیم فرموده اند عبارت است از:

. در رابطه با استخاره سخن به میان آمد. سید عرب ‏فرمود:

اى سید با تسبیح به چه نحو استخاره مى‏كنى؟

گفتم: سه مرتبه صلوات مى‏فرستم و سه مرتبه‏ مى‏گویم: «استخیر الله برحمتة خیرة فى عافیة‏» پس‏ قبضه‏اى از تسبیح را گرفته مى‏شمارم، اگر دو تا بماند بد است و اگر یكى ماند خوب است.

فرمود: این استخاره،دنباله ای دارد كه به ‏شما نرسیده و آن این است كه هرگاه یكى باقى ماند فورا حكم به خوبى استخاره ندهید بلكه دوباره ‏بر ترك عمل، استخاره كنید اگر زوج آمد كشف مى‏ شود استخاره اول خوب است اما اگر یكى آمد كشف مى ‏شود كه استخاره اول میانه است.

 

 

استخاره با تسبیح:


(روش دوم)

از مرحوم شیخ بهایی نقل شده که گفت: از اساتیدمان شنیدیم که شفاهاً از حضرت حجت ـ عجل الله فرجه الشریف ـ نقل شده که استخاره با تسبیح چنین است: تسبیح را به دست گیر و سه بار بر محمد و آل او صلوات فرست و سپس یک مشت از تسبیح جدا کن و دو دانه دو دانه بشمار. اگر در انتها یکی ماند، آن کار را انجام ده و اگر دو تا ماند انجام مده.

 

استخاره با قرآن:

از حضرت رسول(ص) روایت شده که چون به قرآن استخاره کنی، سه بار قل هو الله احد بخوان و سه بار بر محمّد و آل او صلوات فرست و سپس بگو: "اللّهم تفألّت بکتابک و توکّلت علیک فارنی من کتابک ما هو مکتوب من سرّک المکنو]ن فی غیبک" آن گاه قرآن را می‌گشایی و مطلب خود را در سطر اول صفحه دست راست می بینی.(1) البته کسی با قرآن استخاره می کند، باید معنی قرآن را بلد باشد و آیات را بفهمد تا مطلبش را از قرآن استفاده کند.


موضوعات مرتبط: <-CategoryName->
برچسب‌ها: <-TagName->
[ پنج شنبه 29 فروردين 1392برچسب:, ] [ 20:30 ] [ عارفانه ] [ ]

العبادة سبعة أجزاء أفضلها طلب الحلال و قال: أفضلکم إيماناً أحسنکم أخلاقاً.

 

 

 

عبادت هفت جزء دارد که با فضیلت ترین آنها به دست آوردن حلال است. و فرمودند با ایمان ترین شما خوش اخلاق ترین شماست.

 

 

خصلتان لیس فوقهما من البر شيء: الایمان بالله و النفع لعبادالله و خصلتان لیس فوقهما من الشر شيء: الشرک بالله و الضرر لعباد الله.

 

 

 

دو صفت است که خوبی ای بالاتر از آن نیست: ایمان به خداوند متعال و بهره رساندن به بندگان خدا و دو صفت است که بدی ای بالاتر از آن نیست: شرک ورزیدن به خداوند متعال و ضرر رساندن به بندگان خدا.


موضوعات مرتبط: <-CategoryName->
برچسب‌ها: <-TagName->
[ پنج شنبه 29 فروردين 1392برچسب:, ] [ 20:27 ] [ عارفانه ] [ ]

پيش از ورود به جواب سؤال لازم به ذكر است همچنان كه از آيات قرآن فهميده مي‌شود و نيز از كلمه قوم نوح مردمي كه حضرت نوح به سوي آنها مبعوث شد مردمي محدود بودند و در منطقه محدودي كه به احتمال قوي در محدوده عراق فعلي بوده، زندگي مي‌كردند و با توجه به ظاهر آيات قرآن و روايات اين مردم تنها مردم روي زمين در آن روز بودند، ‌يعني مردم روي زمين فقط در اين نقطه سكونت داشتند.

چنان كه در رواياتي آمده كه بعد از فروكش كردن طوفان، فرزندان حضرت نوح به سرزمين‌هاي مختلف پراكنده شدند و اقوام روي زمين از آنها پديد آمدند.[1]

از اين رو در تاريخ از اقوام سامي و حامي سخن به ميان آمده كه حام و سام از فرزندان حضرت نوح بودند، با توجه به آيات قرآن كريم كه در آنها هيچ تصريحي به فراگير بودن طوفان نوح بر تمام نقاط زمين وجود ندارد، بلكه در آنها كلمه مطلق ارض آمده كه به طور عادي بر سرزمين زندگي قوم نوح حمل مي‌شود و قرينه نيز بر اين معنا وجود ندارد؛ چنان كه خداي تعالي از قول نوح مي‌فرمايد:

«رب لاتذر علي الارض من الكافرين ديّاراً»؛ كه بار خدايا در روي زمين از كافران كسي را باقي نگذار. با توجه به زندگي نوح در آن سرزمين و زندگي كافران در آنجا به معناي آن سرزمين خاص گرفته مي‌شود.
اگر چه در روايتي آمده است كه طوفان نوح تمام زمين را گرفته مگر خانه كعبه.[2]

اين را نيز مي‌توان بر همان سرزمين زندگي قوم نوح و سرزمين‌هاي مجاور معنا كرد. زيرا بر اساس آيه قرآن كه مي‌فرمايد نوح از هر كدام از حيوانات يك جفت را در كشتي جاي داد،[3] نمي‌تواند شامل همه حيوانات روي زمين باشد؛ زيرا در روي زمين هزاران نوع از حيوانات زندگي مي‌كنند.

و جاي دادن آنها در يك كشتي امكان پذير نمي‌باشد. و نيز در داستان حضرت نوح چه در قرآن و روايات تصريحي به اينكه ايشان از هر نوع حيوان در كشتي آورده باشد به چشم نمي‌خورد بلكه بيشتر سخن از حيواناتي به ميان آمده كه در سرزمين‌هاي خاور ميانه زندگي مي‌كردند و مردم آنها را مي‌شناختند.[4] بدين ترتيب مي‌توان گفت كه به احتمال زياد طوفان نوح مربوط به سرزمين زندگي قوم نوح و سرزمين‌هاي مجاور آن مي‌شده است.


موضوعات مرتبط: <-CategoryName->
برچسب‌ها: <-TagName->
[ پنج شنبه 29 فروردين 1392برچسب:, ] [ 20:14 ] [ عارفانه ] [ ]

چرا ساختمان کعبه مکعبی شکل است؟

حضرت ابراهیم(ع) به دستور خداوند خانه کعبه را ساخته است؛ از این‌رو نمی‌توان علت خاصّی برای ساختن آن به شکل مکعب پیدا کرد. اما در روایتی به شرح زیر حکمتی معنوی برای آن بیان شده است:
از امام صادق(ع) سؤال شد: براى چه کعبه، کعبه نامیده شده است؟ آن‌حضرت فرمود: «زیرا چهارگوش می‌باشد». سؤال کننده پرسید: براى چه چهارگوش می‌باشد؟ امام(ع) فرمود: «زیرا محاذى و برابر بیت المعمور[1] است و آن چهار گوش می‌باشد». سائل پرسید: براى چه بیت المعمور چهار گوش است؟ امام(ع): «زیرا محاذى عرش است و آن چهار گوش می‌باشد». محضر مبارکش عرض شد: چرا عرش مربّع است؟ آن‌حضرت فرمود: «زیرا کلماتى که اسلام بر آن بنا شده چهار تا است و آنها عبارتند از: «سبحان اللَّه و الحمد للَّه و لا اله الّا اللَّه و اللَّه اکبر».[2]
محمد تقی مجلسی(ره) در شرح این روایت و ارتباط این چهار کلمه شریف با چهار گوش خانه کعبه، چنین می‌گوید:
بیت المعمور مربّع است؛ زیرا برابر عرش است که مربّع می‌باشد و چرا عرش مربّع است؛ زیرا کلماتى که بناى اسلام بر آن نهاده شده، چهار کلمه است که به آن «تسبیحات اربعه» گویند.
ممکن است مراد از عرش در این روایت؛ علم باشد و بناى علوم و معارف حقیقی الهی بر این چهار کلمه بناگزاری شده است؛ به این بیان: «سبحان اللَّه»؛ یعنی این‌که ذات مقدس الهى منزّه از آن است که جسم باشد، یا از قبیل جواهر ممکن الوجود باشد، یا در جهت و یا مکان باشد، یا دیدنى باشد، یا حلول کند در غیر خود، یا متحد با غیر شود. صفات او بزرگ‌تر از صفات ممکنات است و صفات او جدای از ذات نیست، بلکه صفات او عین ذات او است. و منزّه است از ظلم و از هر چه لایق ذات اقدس او نیست.
«الحمد للّه»؛ به معناى این است که جمیع ستایش‌ها و سپاس‌ها مخصوص ذات او است. پس لازم است که جمیع کمالات نیز مخصوص ذات او باشد و چنین ذاتى شایسته پرستش است.
«لا اله الا اللَّه»؛ یعنی خدا، واجب الوجودی است که مستجمع جمیع کمالات و در ذات و صفات یگانه است و او را شبیهى و نظیرى از مادّیات و مجرّدات نیست.
و به «اللَّه أکبر» معارف الهی و خداشناسی تمام و کامل می‌شود؛ زیرا بیان عظمت او است به مرتبه‌ای که عقل‌های عقلا از معرفت ذات و صفات او عاجزند و نهایت معرفت آن است که بدانند ممکن نیست به ذات اقدس واجب او برسند. و هر رکنى از ارکان کعبه حقیقى که ذات اقدس او است، مشتمل است بر کلمه‌ای از این کلمات. پس وقتی بنده روى دل خود را در عبادات متوجه آن کعبه کند، بداند که معرفت کامل آن ذات ممتنع است و رو به این ارکان اعتقادی نموده او را عبادت کند که اگر به این نحو نداند، عبادت او نکرده است، بلکه ساخته خیالى خود را بندگى کرده است


موضوعات مرتبط: <-CategoryName->
برچسب‌ها: <-TagName->
[ پنج شنبه 29 فروردين 1392برچسب:, ] [ 20:8 ] [ عارفانه ] [ ]

چرا دفن شبانه؟! چرا قبر مخفی؟!
حضرت فاطمه زهرا ـ سلام الله علیها ـ بعد از رحلت پدر گرامیشان مدت اندكی در قید حیات بودند كه مورخین با اختلاف این مدت را از 75 روز تا هشت ماه ذكر كرده اند. در این مدت درباره اهل بیت پیامبر ـ علیهم السلام ـ و مخصوصاً نسبت به حضرت علی ـ علیه السلام ـ و خانم فاطمه زهرا ـ سلام الله علیها ـ ظلم های فراوانی روا داشته شد، از جمله غصب حق خلافت علی ـ علیه‎ السلام ـ و هجوم به درب خانه فاطمه زهرا ـ سلام الله علیها ـ[1] و موارد دیگر كه منجربه ناراحتی فاطمه زهرا ـ سلام الله علیها ـ نسبت به خلیفه اول و وابستگانش شد و لذا در روزهای آخر عمرش به شوهر خویش وصیت می كند كه بعد از شهادت آن حضرت جنازه اش را شبانه دفن كند.[2]
اما شاید شبهه ای مطرح شود که آیا دفن شبانه خلاف سیره رسول خدا است؟ بعبارت دیگر آیا در عصر پیامبر ـ صلی الله علیه و آله ـ دفن شبانه انجام گرفته؟ و آیا اصولاً در شرع مقدس اسلام از دفن شبانه میّت منع شده؟
در كتب فقهی اسلامی چه از اهل تشیع و چه از اهل تسنن موردی كه دلالت بر منع از دفن شبانه میّت شده باشد، وارد نشده و حتی نقل شده كه برخی از صحابه از جمله ابی بكر را هنگام شب دفن كرده اند[3] و همچنین از كتاب صحیح بخاری از ابن عباس نقل شده كه پیامبر ـ صلی الله علیه و آله ـ بر مردی كه در شب دفن كرده بودند همراه صحابه نماز خواندند.[4] یعنی اینكه پیامبر با نماز خواندن بر میّتی كه شب دفن كرده اند و صحابه هم حضور داشته اند این عمل (دفن شبانه) را منع نكردند، چرا كه اگر این عمل مخالف اسلام و روش پیامبر ـ صلی الله علیه و آله ـ می بود حتماً پیامبر ـ صلی الله علیه و آله ـ از این كار منع می نمودند. پس منع نكردن پیامبر ـ صلی الله علیه و آله ـ و خواندن نماز بر آن میت و دفن شبانه میت مذكور در عصر پیامبر ـ صلی الله علیه و آله ـ همه دلالت بر این مطلب دارد كه این عمل خلاف شرع نبوده و حتی مورد تأیید پیامبر بوده است. و بعد از پیامبر چنانچه گفته شد ابی بكر (خلیفه اول) را نیز شبانه دفن كردند، پس دفن شبانه جسد حضرت زهرا ـ سلام الله علیها ـ توسط علی ـ علیه‎ السلام ـ خلاف سیره پیامبر ـ صلی الله علیه و آله ـ نبوده و این ادعا بی مورد و باطل است.
دلیل دیگر بر اینكه دفن شبانه جسد حضرت زهرا ـ سلام الله علیها ـ توسط علی ـ علیه السلام ـ خلاف سنت و سیره نبوی نبوده، این است كه علی ـ علیه‎ السلام ـ بر وصیت همسر محترمه شان عمل نموده و در اسلام و سیره پیامبر ـ صلی الله علیه و آله ـ نه تنها از این گونه وصیت منعی نشده بلكه ما در موارد متعدد این گونه وصیتها را شاهد هستیم.[5] در قران كریم[6] نیز در موارد متعدد به وصیت كردن اشاره شده و از پیامبر اسلام ـ صلی الله علیه و آله ـ نقل شده است كه مؤمن هنگام مرگ باید وصیت نامه اش همراهش باشد[7]
مزار مخفی مادر
حضرت زهرا ـ سلام الله علیها ـ زمانی كه اجلشان نزدیك شد و در بستر به حالت احتضار بسر می‌بردند، علی ـ علیه السّلام ـ بر بالای بسترشان آمدند و بعد از صحبتهایی كه با همدیگر كردند، فاطمه ـ سلام الله علیها ـ اجازه خواستند تا چند وصیّت به همسرشان علی ـ علیه السّلام ـ كنند.[8]
از جمله وصایای حضرت زهرا ـ سلام الله علیها ـ به علی ـ علیه السّلام ـ این بود كه گفتند:
ای پسرعمو! اگر تا چند ساعت دیگر از دنیا رفتم، جنازه‌ام را شبانه تشییع كن و مراسم تشییع مرا اعم از غسل و كفن و نماز خواندن و دفن كردن را باید در محیطی مخفی و پنهان انجام دهید و فقط به كسانی اجازه شرکت در تشییع دهید كه ظلم و جفا نسبت به من روا نداشته‌اند.
و حتّی به یك نقل حضرت زهرا ـ سلام الله علیها ـ تصریح كردند كه نگذارید ابی‌بكر و عمر بر من نماز بخوانند و در تشییع جنازه من شركت كنند.
حال بحث در این ‌است كه علّت این اجازه ندادن حضرت بیانگر چیست؟
یقیناً حضرت زهرا ـ سلام الله علیها ـ با این كارشان می‌خواستند باری دیگر همانند جریان فدك مبارزه‌ای را تازه با وصیّت‌نامه سیاسی خویش شروع كنند كه ضربه سهمگینی به حكومت وقت وارد سازند.[9]
فاطمه اطهر ـ سلام الله علیها ـ با وصیّت خویش افكار خفته مردم مدینه را بیدار می‌ساختند و توجه افكار عمومی را نسبت به پایمال كردن حقّ خویش جلب می‌كردند.[10]
امیرالمؤمنین با عمل به وصیّت زهرا ـ سلام الله علیها ـ اذهان جامعه را دچار شك و تردید كردند و مشروعیت خلیفه را زیر سؤال بردند و مظلومیت زهرا ـ سلام الله علیها ـ را بیشتر آشكار ساختند و این سؤال را همیشه برای همگان مطرح كردند كه چرا قبر زهرا ـ سلام الله علیها ـ مخفی مانده است.
بدین طریق زمانی كه حضرت زهرا ـ سلام الله علیها ـ از دنیا رفتند مردم سراسیمه به خانه آن حضرت می‌آمدند و منتظر بیرون آمدن جنازه بودند كه علی ـ علیه السّلام ـ به ابوذر گفتند: برو و با صدای بلند اعلام كن كه برگردند چرا كه تشییع جنازه دختر رسول ‌خدا به تأخیر افتاده‌است.
مردم كه متفرق شدند حضرت علی ـ علیه السّلام ـ با كمك اسماء بدن حضرت را غسل و كفن كردند و در نیمه شب با عده‌ای از نزدیكان و یاران خویش كه عبارت بودند از: سلمان، ابوذر، مقداد، عمار، عباس و زبیر و چند تن دیگر به همراه علی ـ علیه السّلام ـ جنازه دختر رسول ‌خدا را شبانه تشییع كردند و شبانه به خاك سپردند و حضرت علی ـ علیه السّلام ـ قبر فاطمه ـ سلام الله علیها ـ را هم‌سطح زمین كردند و حتی روایت شده در چند نقطه در بقیع، حضرت، قبر درست كردند تا متوجه نشوند كه قبر دختر رسول ‌خدا كدام‌ یك است و این راز مخفی ‌ماندن قبر فاطمه ـ سلام الله علیها ـ برای همیشه مانده است و كسانی هم كه حضور داشتند دیگر بعدها محل اختفاء قبر فاطمه ـ سلام الله علیها ـ را بیان نكردند.[11]
بنابراین علت، مخفی ماندن قبر آن حضرت را می توان در امور زیر خلاصه كرد:
1. اینكه، دشمنان و غاصبان حق آن مظلومه به قبر آن حضرت دسترسی نداشته باشند تا روزی در صدد نبش آن برنیایند.
2. اینكه، خود آن حضرت خواستند كه شبانه و مخفیانه، دفن شوند كه به تبع آن قبرشان مخفی بماند.
3. با توجه به محتوای وصیت ایشان در مورد دفن آن حضرت؛ می توان گفت كه می خواستند با این كار، افكار عمومی را بیدار كرده و مردم را نسبت به ظلم حكام زمانشان نسبت به ایشان و علی ـ علیه السّلام ـ آگاه سازند و لذا این سوال را که «چرا قبر فاطمه ـ سلام الله علیها ـ مخفی ماند» برای همیشه در اذهان مردم زنده نگه دارند.
 


موضوعات مرتبط: <-CategoryName->
برچسب‌ها: <-TagName->
[ پنج شنبه 29 فروردين 1392برچسب:, ] [ 20:5 ] [ عارفانه ] [ ]

آراستگی و توجه به نوع پوشش و ظاهر از مصداق های زیبایی است. به فرموده امام صادق(علیه السلام) «خداوند به یقین زیبایی و آراستگی را دوست می دارد و بدحالی و خود را بدبخت و نادار و بیچاره و ضعیف نشان دادن را زشت می دارد.»
در اسلام توجه به زیبایی ظاهر توسط پیشوایان دین سفارش شده است.
رنگ کردن موی سفید
رسول خدا (صلی الله علیه وآله) فرمود: «مثل یهود و نصاری نباشید. سفیدی موی خود را (با خضاب و مانند آن) تغییر دهید.»[1]
پوشیدن لباس زیبا
امام صادق (علیه السلام) می فرمایند:« از طریق حلال خوش بپوش و زیبا باش، که خداوند زیبا است و زیبایی را دوست دارد.»[2]
نگاه کردن به آیینه
مسعدة بن صدقه از امام صادق (علیه السلام) و آن حضرت از پدران بزرگوارش نقل کرده اند که رسول خدا (صلی الله علیه وآله) فرمود: «خداوند بر جوانی که زیاد در آئینه نگاه کند و با هر نگاهی سپاس خداوندی را به جای آورد؛ بهشت خود را واجب کرده است.»[3]
آرایش زن برای شوهر
پیامبر اکرم(صلی الله علیه وآله) از آرایش برای غیر شوهر نهی کرده و فرمودند: « و اگر چنین کند بر خدا است که او را به آتش دوزخ بسوزاند.» [4]
آراستگی هنگام ملاقات با دیگران
امام صادق (علیه السلام) فرمود: «مردی به خانه رسول اعظم(صلی الله علیه وآله) آمد و درخواست ملاقات داشت. موقعی که حضرت خواست از حجره خارج شود و به ملاقات آن مرد برود به جای آئینه، جلوی ظرف بزرگ آبی که در داخل اطاق بود، ایستاد و سر و صورت خود را مرتّب کرد. عایشه از مشاهده این کار تعجب کرد. در مراجعت حضرت عرض کرد یا رسول اللَّه، چرا در موقع رفتن در برابر ظرف آب ایستادید و موی و روی خود را منظّم کردید. حضرت صلّی الله علیه و آله و سلّم فرمود: عایشه، خداوند دوست دارد که وقتی مسلمانی برای دیدار برادرش می رود؛ خود را بسازد و خویشتن را برای ملاقات او بیاراید.»[5]
 


موضوعات مرتبط: <-CategoryName->
برچسب‌ها: <-TagName->
[ پنج شنبه 29 فروردين 1392برچسب:, ] [ 19:57 ] [ عارفانه ] [ ]

 


موضوعات مرتبط: <-CategoryName->
برچسب‌ها: <-TagName->
[ پنج شنبه 29 فروردين 1392برچسب:, ] [ 19:46 ] [ عارفانه ] [ ]
صفحه قبل 1 2 صفحه بعد
.: Weblog Themes By WeblogSkin :.
درباره وبلاگ

مرحوم آیت الله بهجت(ره) یکی عارفان بزرگ زمان بودند. روزی به ایشان گفتند : کتابی در زمینه اخلاق معرفی کنید فرمودند: لازم نیست یک کتاب باشد یک کلمه کافیست که بدانی "خدا می بیند" ****************************** خدایا مرده ام من زنده ام کن فقیرم دولت پاینده ام کن خدایا راه را گم کرده ام من از این جویندگی یابنده ام کن
نويسندگان
آخرين مطالب
لینک دوستان

تبادل لینک هوشمند
برای تبادل لینک  ابتدا ما را با عنوان ◄◄◊ تلنگر◊►► و آدرس talangoor.LXB.ir لینک نمایید سپس مشخصات لینک خود را در زیر نوشته . در صورت وجود لینک ما در سایت شما لینکتان به طور خودکار در سایت ما قرار میگیرد.





امکانات وب
ورود اعضا:

خبرنامه وب سایت:





آمار وب سایت:  

بازدید امروز : 7
بازدید دیروز : 0
بازدید هفته : 7
بازدید ماه : 7
بازدید کل : 50
تعداد مطالب : 51
تعداد نظرات : 0
تعداد آنلاین : 1


صداياب